از میان تمام کتاب‌های خودیاری که در دهه‌های گذشته نوشته‌ام، کتاب «از دولت عشق» کتابی است که اغلب توصیه کرده‌ام: اول، به افرادی که جستجوی الهام‌بخش خود را آغاز می‌کنند. دوم، به آن دسته از افرادی که مشکلات روابط انسانی دارند، که اکثر مردم در مواردی به عنوان بخشی از مقدمه 3 رشد خود را برای درک بیشتر تجربه می‌کنند. و سوم، به آن دسته از افرادی که به دنبال کتابی هستند که حاوی رویکردی ساده و در عین حال الهام‌بخش باشد تا بتوانند آن را به عنوان ابزاری برای کمک با دیگران به اشتراک بگذارند.

از زمانی که برای اولین بار در مورد آن نوشتم، از دولت عشق، درک و فهم من از زندگی افزایش پیدا کرده است سپاسگزارم. بیشتر مطالب اصلی در این کتاب (همانطور که در مقدمه 5 اوایل دهه 1960 نوشته شده است)، در حالی که من در آپارتمانی مشرف به دانشگاه تگزاس در آستین زندگی می‌کردم، جایی که شوهرم در آنجا تدریس می‌کرد نوشته شده است. ما تازه ازدواج کرده بودیم و آن زمان برای من بسیار رؤیایی بود. با این حال، قبل از اینکه مقالات من در مورد این موضوع به صورت کتاب منتشر شود، شوهرم به طور ناگهانی و غیرمنتظره از دنیا رفت. عشق دیگر آن قدر شکوهمند به نظر نمی‌رسید بلکه خیلی سرسری و بچگانه به نظر می‌آمد.

عارفان قدیم می‌نویسند: «اول روشنایی می‌آید، سپس روشنگری آغاز می‌گردد ، بعد از آن نتایج خوب از راه می‌رسند.» من قبلاً قدرت عشق الهی را آموخته بودم و درباره‌اش نوشته بودم. آن دوره برای من دوره روشنایی درباره عشق بود. حالا، شاید، در زندگی خودم شروع عمیق‌تری از عشق دریافت می‌کردم.

در بسیاری از آن دهه، من این فرصت را داشتم که با ایده‌های موجود در این کتاب زندگی کنم. آنها مایه آرامش، همراهی و راهنمای من بودند. در آن دوره در چندین کتاب دیگر درباره عشق الهی نوشتم. همچنین در طی آن دهه بود که من شروع به سخنرانی گسترده در سراسر ایالات متحده کردم. یک نسخه از کتاب «از دولت عشق» معمولاً در آن سفرها در گرما یا سرما، در پروازهای طولانی، در شهرهای عجیب و غریب و در حین کار با افراد جدید (در محیطی ناآشنا) همراه من بود.